سری بلند چنان ماه بر زمین افتاد
میان لشگر گمراه بر زمین افتاد
درخت سبزِ بلندی که اصل دنیا بود
میان جهل و جنون، آه بر زمین افتاد
چقدر قامت افراشته ، چه محکم و سخت
شکسته شانه در این راه، بر زمین افتاد
تمام مبدا تاریخ سرفرازی و عشق
به یک قصاوت جانکاه بر زمین افتاد
سلاله ای که جهان خلق شد به خلقتشان
به دست دشمن الله بر زمین افتاد
دریغ و حسرت و افسوس کز جهالت خلق
وجود حضرت دلخواه بر زمین افتاد
به سجده رفت ببوسد دو دست نی شده را
سری که از تن این شاه بر زمین افتاد