در این میان طنز فاخر، گرچه در برخی موارد به حاشیه رانده شده، اما غفلت از آن میتواند ادبیات طنز عامیانه را به ابتذال نزدیک کند. حمایت و شناخت از هنرمندان طنزپرداز بومی و آشنایی با ایدهها و آثارشان، راه را بر ارتقای طنز فاخر هموار میکند.
یکی از این شاعران موفق طنزپرداز استان، جواد نوری است. او متولد 1356 شهرستان بهار و درحال تحصیل در مقطع کارشناسیارشد ادبیات است.
بهمدت ده سال کارشناس واحد شعر و ادبیات حوزه هنری همدان بوده و ریاست انجمن ادبی بهار، ریاست انجمن حافظشناسی، عضو هیئت مدیره خانه شعر و ادب استان و سردبیری ماهنامه نشاط بهار را برعهده داشته است.
این شاعر جوان همچنین برگزیده و داور چندین جشنواره ملی و استانی، برگزیده دو دوره مسابقه ملی و طنز قندپهلو، دبیر بخش شعر فصلنامه فرهنگی ادبی پرنیان حوزه هنری استان همدان، عضو انجمن طنز در حلقه رندان تهران و عضو انجمن طنز شکرخند تهران نیز هست.
از آثار و تألیفات او میتوان به مجموعه شعر طنز شاهنامه مدرن 1381 نشر مصفای الوند، گردآوری و تصحیح اشعار رضا بهاری، از شعرای قرن دوازدهم شهر بهار نشر مکنون 1385، تاریخ فرهنگ عمومی و مشاهیر بهار، نشر شاملو مشهد 1390، مجموعه شعر طنز واترپلو با ماهی نشر سوره مهر همدان 1395، مجموعه شعر طنز بیادبیات نشر نیماژ 1395، فرهنگ عامیانه بهار 1396،دانشنامه بزرگ همدان، مجموعه پژوهشهای میدانی در خصوص مردمشناسی و نحوه عزاداریهای مذهبی بهار، 1392 نشر شاملو مشهد، تألیف و ترجمه ضربالمثلهای ترکی، نشر برکت کوثر 1394 و 1200 سال طنز استان همدان در قالب دانشنامه بزرگ همدان اشاره کرد.
گفتوگویی را با این شاعر موفق میخوانیم:
چرا به طنز و شعر طنز نیاز داریم
مهمترین وجه طنز از نظر من، تحملپذیر کردن دردهای زندگی است.
نیاز به طنز و خندیدن آدمی به غمهای روزگار، مشکلات و مصائب زندگی از ملزومات عاطفی انسان است. اگر چاشنی خنده و پناه بردن به آن وجود نداشته باشد، انسان مصائب، سختیها، تلخیها و مرارتهای زندگیش را نمیتواند تحمل کند.
در تمام دوران بشریت به این طنز نیاز داشته و بعد از شکلگیری ادبیات هم یک بخش به طنز اختصاص داشته است که نه صرفاً برای خنداندن، بلکه برای تلطیف غمها و اندوههای زندگی و قابلتحمل کردن این رنجها است.
طنزپرداز خوب از دیدگاه شما چه ویژگیهایی دارد
میزان ذخیرههای ادبی نویسنده یا شاعر و میزان تسلط او بر ادبیات و شناخت نیازهای روحی و روانی انسان در این زمینه مهم است.
هرقدر شاعر یا هنرمند، تسلطش بر این موضوعات بیشتر باشد، میدان جولانش طبعاً وسیعتر است و اثری هم که تولید میکند، متناسب با عواطف و نیازمندیهای روح و روان انسان است.
یک شاعر طنزپرداز باید طنز را بشناسد، با حدود و ثغور آن آشنا باشد و بداند، نیش قلمش چه چیز و چه جایی را هدف گرفته و از چه منظری از حقیقت و حقانیت دفاع میکند.
در حقیقت طنزنویسی نوعی شمشیر زدن در صف مقدم برای احیای حق است، حقی که پایمال شده و نمیتوان مطرح کرد. طنزپرداز درد را با پوششی شیرین و عامیانه بهصورت ادبی مطرح میکند و داد دل خود و دیگران را میستاند.
بسته به اینکه هنرمند، چگونه از آن استفاده کند، طنز میتواند به موضوعات وسیعی بپردازد، در حقیقت مانند مظروفی است که در هر ظرفی جای میگیرد.
آیا برای شعر طنز، خط قرمزی میتوان تعریف کرد
هنر طنز، برهم زدن خط قرمز است. طنز؛ یعنی عبور از خط قرمز بدون رنگیشدن، بدون گزک دست دیگران دادن، بدون اینکه ریش را به چنگ دیگران بیندازد. طنزپرداز هر آنچه که در جامعه تابو است و بهصورت خط قرمز مطرح میشود، با هنرمندی از آنها عبور میکند، چارچوبها را میشکند و قواعد را به هم میزند، اما در عین حال با رعایت متانت و ادب خاص خودش بدون شلختگی و بددهنی.
طنزنویس خود را قانونگذار میداند. مثلاً در برههای از زمان، رفتاری بهعنوان اخلاق در جامعه پذیرفته شده است، اما طنزپرداز آن را مذموم میبیند، بنابراین باید این تابو را بشکند. در واقع آن چیزی را بهعنوان اخلاق مطرح میکند که در جهان آرمانی خودش میپسندد. جهانی بهتر، زیباتر و آرامتر برای مردم. پس تعالی جهان، روح و افکار انسان و رشد و کمال عقلی او چیزی است که طنزپرداز بهدنبال آن است، نه صرفاً خنداندن مخاطب.
آیا شما در زمانی که مبتدی بودید، الگویی برای خود در نظر داشتید
هر هنرمندی در دوران ناپختگی، الگوهایی دارد که از آنها تأثیر میپذیرد یا شیوههای هنر یک فرد را میپسندد و آن را بر میگزیند. هنرمند ناگزیر است برای تکامل هنرش از بزرگان این مسیر استفاده کند. بزرگانی در تاریخ ادبیات مانند سعدی، حافظ، عطار، عبید زاکانی، ایرجمیرزا و... و از هنرمندان معاصر هم مرحوم عمران صلاحی، مرحوم ابوالفضل زرویی، مرحوم منوچهر احترامی و خیلی از اساتید دیگر.
لازمه موفقیت در شعر طنز برای یک مبتدی چیست
باید تمام طنزهایی که در تاریخ ادبیات داریم، مطالعه کند تا بتواند چموخم کار را یاد بگیرد، نیازهای ادبی و روحی جامعه را بشناسد و بر اساس آن، اثری را تولید کند. لازم است که هنرمند، ذوق و قریحه را با تجربه بیامیزد، هر کدام از این دو بهصورت جداگانه مؤثر نیستند و اثر هنرمند ابتر میماند. بنابراین این دو مکمل یکدیگرند و در کنار هم میتوانند بر خلاقیت و نبوغ هنری طنزنویس اثر بگذارند.
موضوع اشعارتان را بر چه اساسی انتخاب میکنید
هر چیزی میتواند موضوع اثر طنزپرداز باشد، از موضوعات روزمره تا موضوعات کلان و فلسفی عمیقی که بشر امروز با آن درگیر است.
در کشور ما موضوعاتی که بیشتر در حوزه طنز رونق دارد گلایه از حقکشیها، بیانصافیها، بیقانونیها و... است.
آن چیزهایی که در جامعه اتفاق میافتد و عامه مردم نمیتوانند یا جرأت ندارند آن را عنوان کنند، طنزنویس با قلم خلاقش مطرح میکند.
آیا ظرفیت پذیرش طنز در جامعه ما و بین مسئولان وجود دارد و واکنش مسئولان در این زمینه چگونه است
مسئول هم یک انسان مانند بقیه مردم است که پست و مقامی را بهصورت امانی در اختیار دارد که دائمی نیست، اما بعضی کجرفتاریها و بداخلاقیها از ناحیه برخی مدیران وجود دارد، مثلاً مسئولانی که به میز چسبیدهاند و آن را رها نمیکنند، انتقاد را برنمیتابند و از آن برآشفته میشوند.
البته بعضی مسئولان هستند که با منش گشادهرویی انتقادها را میپذیرند و هر دو طرف هم در جامعه ما وجود دارند.
در مورد آخرین اثرتان بگویید
آخرین اثرم، کتابی است که در قالب دانشنامه همدان در حال آمادهسازی برای انتشار است. در این کتاب 1200سال تاریخ ادبیات طنز همدان، با عنوان طنزآوران همدان از قرن سوم به بعد بررسی میشود. آثاری را که هر نوع طنز یا هجو در برداشتهاند، جمعآوری کردهام که توسط حوزه هنری همدان، در آستانه چاپ است.
سخن آخر
طنز در همدان باید تقویت شود. خلأ طنز هنوز در ادبیات همدان محسوس است و هنوز طنزنویس قدر، ماهر و برجسته نداریم و از قافله جاماندهایم. امیدواریم نهادی مسئولیت تربیت و رشد استعدادهای طنزپردازان را بر عهده بگیرد.
با تشکر از روزنامه «سپهر غرب »و سرکار خانم «زهرا کریمی عفیف»